قـضـا و قَــدَری که تـو مـعـتـقـدی،می گوید:هـر کار که
می شود و هـر کس هـر کاری می کند،هـر شـلاقی که
بازویی می زند و گُرده ای می خورد و هر پولی که غارت
می کنند و غـارت می شود و هـر ستـمـی که افــــرادی
می کنند و اقــــوامی می کشند،هـمـه از پیش نـوشتـه
شده و لا یَـتَـغـیّـر است.پس جنـایتـکار نمی تواند جنایت
نکند! و قـربـانی نـمی تـوانـد قـربـانـی نـشود! و گنـهکار
نمی تـوانـد پـاک بـمـاند! و پـاک هم نمی تواند گناه کند!
بـنـابـراین هر چه که هست،و هر چه که بـوده،و هـر چه
خواهـد بـود،نه دست مـن است،نـه دست تـو.
پس نـه جنـایتکار مجرم است و نـه غارت شده مأجور!
در قتل عام نه آن که خون می مکد مقصـر است و نه آن
که خونش مکیده شده،مُحِق!
پس پدر،مادر چرا بر شهادت حسین می گریی؟چرا از
قـسـاوت شمر خشمگینی؟ اصـلا" قـاتـل حسین، شمر
است؟. یا اَلعَیاذبالله . !!
می بینی این دیـن خُرافـی تـو سر از کجا درمی آورد؟
هم به ضـرر خلـق است و هم خدا ! فـقـط به درد شمـر
می خورد!
این بود پدر،مادر که «ایمان شکمی» تو را رها کردم و
معتقد شدم که می تـوانم سرنـوشت خودم و جامعه ی
خودم را بسازم.معتقد شدم که تـقدیر من به دست خود
مـن است.
درباره این سایت